معنی رسی رسی - جستجوی لغت در جدول جو
رسی رسی
بازی آفتاب مهتاب یا چرخ ریسک
ادامه...
بازی آفتاب مهتاب یا چرخ ریسک
فرهنگ گویش مازندرانی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تصویر سی سی
سی سی
واحد اندازه گیری حجم برابر با یک هزارم مترمکعب. میلی لیتر، سانتی مترمکعب
ادامه...
واحد اندازه گیری حجم برابر با یک هزارم مترمکعب. میلی لیتر، سانتی مترمکعب
فرهنگ فارسی عمید
حسن رسی
(حَ سَ نِ رَسْ سی)
مکنی به ابوهاشم. نهمین تن از ائمۀ رسی در سعدا از 426 تا 430 هجری قمری فرمانروایی کرد
ادامه...
مکنی به ابوهاشم. نهمین تن از ائمۀ رسی در سعدا از 426 تا 430 هجری قمری فرمانروایی کرد
لغت نامه دهخدا
تصویر رقی رقی
رقی رقی
افسون کردن، چاپلوسی
ادامه...
افسون کردن، چاپلوسی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر سی سی
سی سی
سانتیمتر مکعب (اختصاری)
ادامه...
سانتیمتر مکعب (اختصاری)
فرهنگ فارسی معین
رسن سری
شاگردانه ای که به هنگام خرید و فروش دام پرداخت شود
ادامه...
شاگردانه ای که به هنگام خرید و فروش دام پرداخت شود
فرهنگ گویش مازندرانی
رنگ رسی
انبوه بودن، پرمحصول، فراوانی، بسیار فراوان
ادامه...
انبوه بودن، پرمحصول، فراوانی، بسیار فراوان
فرهنگ گویش مازندرانی
مرسی سی
هزارپا
ادامه...
هزارپا
فرهنگ گویش مازندرانی
رسی رسی پمبه رسی
باز آفتاب مهتاب
ادامه...
باز آفتاب مهتاب
فرهنگ گویش مازندرانی